با نُت های سنتور می نویسم...
با چشمانی که این نیمه شب عشقت خواب را از آنها ربوده است...
می نویسم و بار دل سبک می کنم....
میدانی...آخر سال را خیلی دوست دارم...
مدام برایم review می شود تمام لحظه هایش...مثل فیلم با دور تند...
از لحظه ی تحویلش تا همین لحظه ها....
نود...نود ِ پر از شادی و غم ما...
با بغض شروع شد...بغض از دست دادن پدر مهربانت...بابایی عزیزی که آرزویش دیدن عروسی مان بود و چه سخت بود نبودنش...--» نهمین قطره باران عشق
با اشک شروع شد اما خدا وقتی مهمانمان کرد در خانه ی عشقش،
آنقدر اشک ریختیم در طواف خانه اش که دلهایمان سبک شد... --» خبر خوب و خداحافظی...
اما دوباره غمی سخت...غمی دوباره ناگهانی...رفتن عمه ای که هیچ کس فکرش را نمیکرد.....
یادتان هست وقتی توی کما بود و دعا میکردید؟ آن رمضان سخت...--» التماس دعای فوری!
غم بود اما شانه های تو بودند برای گریه هایم...شانه های من برای بی قراری هایت...
و شادی های کوچکی که کنار هم داشتیم و خوشبختی بزرگ عاشق بودن...
سال 90 وسایل خانه ی عشقمان را خریدیم...
دست مامان و بابا توانا! خانه ی رویاهایمان را پیدا کردیم و با هم دو تایی وسیله ها را چیدیم...
چقدر خاطره های خوب داریم از آن روزها...!
و آبان ماه 90 به یاد آبان 88 که باران هایش عاشقمان کرده بود همخانه شدیم!
و در کمال ناباوری شدیم عروس و داماد روز برفی! آن هم وسط پاییز!--»عروس روز برفی...
و این چهار ماه و خرده ای که بهترین ماه های عمرمان بودند چه شیرین و چه زود گذشتند...
حالا بیشتر از همیشه به آغوشت عادت کرده ام...
بیشتر از همیشه عاشق شده ام و بیقرار عطر تنت....
بیشتر از همیشه دوست دارم در و دیوار این خانه ی پر از عشق را...--»خونه ی عشق!
حالا دیگر حکایت رفتن های توست و اشک های دلتنگی من...
قرآنی که می بوسی و از زیرش ردت میکنم و آبی که پشتت می ریزم...
و حکایت شیرین آمدن هایت...آن لحظه های پر التهاب...
سال 90 را دوست دارم چون بیشتر از همیشه کنار هم بودیم...
چون عاشق تر شدیم...چون راستش بزرگتر شده ایم...هم خودمان... هم عشقمان...
الهی که سال 91 هم پر باشد از لحظه های خوب عاشقی...برای ما...برای همه...الهی آمین...
خانه را آب و جارو کرده ام پس کی می آیی؟!
پ.ن1:می گویی این روزهای آخر چشمم به ساعت است برای رسیدن به آن لحظه...می گویی و آتش عشقم شعله ور تر می شود!!! میدانم بیایی سال من تحویل می شود! حالا چه فرقی می کند یک روز زودتر یا دیر تر! برای من چشمان عسلی تو تمام دنیاست و دیدنشان تحویل سال نو!
پ.ن2:پیشاپیش سال نو همه تان مبارک باشد! الهی که کنار عزیزانتان بهترین لحظه ها را داشته باشید و بهترین تقدیر را در سال 91...سال خوش یمن 91...الهی آمین.
سال 90 مخصوصا نیمه دومش برای من خوب بود ولی سال 91 میدونم ادامه ی خوب بودناشه ... سال 91 مرسی که قراره بیای و همه رو شاد کنی :))
سال نو مبارک :*
عزیزممممممم:*
آره خدا رو شکر که این سال، براتون همه چی رو فراهم کرد تا تو بشی عروس خوشگل و دلبر ما!
میدونم که 91 ات پر از شادی و جشنه.پس پیشاپیش مبارکت باشه نازنینم
الهی ک دیگه غم تو زندگیتون نباشه و سال 90 ( و همجنین سال های آینده) براتون پر از شادی و موفقیت باشه ... تو هم ارشدتو خوب بدی و ...
راستی من نی نی میخوام (از شما) نی نی تون خوشگل میشه ها ... اگه لب و لوچه شم ب تو بره ک دیگه ... خوردنی میشه
خوش باشید .
ببووسس
مرسی از دعاهای قشنگت مخصوصا" واسه کنکور که از الان استرسشو گرفتم که نکنه.....
بابا فائزه ما هنوز خودمون نی نی ایم!!!!!!!! وای از دست تو ترکیدم از خنده!!! لب و لوچه ی خودت خوشگله عسل من
دلم برات تنگه خیلیییییییییی چرا نمیای پیشم؟
بوووووووووووووووووووووووووووس
عزییییییزم زهراااااام ...چه قشنک و ملموس نوشته بودی همه چیزو...الهیییییییییییی که سال ۹۱ برات پر باشه از لحظه های خوش و عاشقونهههههه...
عزیزکم ایشالا زود زود مهمون عزیزت فدماشو بزاره تو خونه ای که با کلی عشق آب و جارو کردیش....لحظه لحظه هات پر یاشه از شادی و آرامش دوست خووووبم
سلام عزیزم خوبیییییی؟ رسیدن بخیر! خوش میگذره؟ آبادان چه خبر؟ هوا خوبه؟ آقاییت خوبه؟ وای که چقدر خوشحالم واسه نگار وآلوچه که الان پیش عشقاشونن
خیلی دعا کن نگاری....مثل اینکه گرد و غبار زیاده امروز پروازا کنسل شده بود دعا کن تا فردا خوب بشه هوا!
الهی سال جدید فقط پست های شاد بذاری برامون.سال نو شمت هم پیشاپیش مبارک
االهی آمین ماهی مهربونممرسی نازم
عزیزکم آره خوبم .مگه میشه کنار عشقت باشی و خوب نباشی...واااااااااااای زهرا یه روز مونده؟!!!
اینجا دیروز اینقدر غبار و خاک بود که تمام پروازهای تهران و اصفهان کنسل ولی امروز خیلی خیلی بهتر شده...نگران نباش فک نمی کنم مشکلی برا پروازا ایجاد کنه
زهرااااااای کلی برات ذوق دارماااا
خدا رو شکر نگارم....خدا رو صدهزار مرتبه شکر....
ولی من امشبم تنهام......
عیدت مبارک عزیزم...
عطرت را عوض کن باران...
دیگر خاک را دوست ندارم!!!
سلام بانو...
دلم یخ زده در تنی که چند لحظه پیش تا 1000 یا بیشتر دمایش بالا رفته بود...
نمی دانم چه تقدیریست بانو... نمی دانم...
حتی نمی دانم چگونه به کودک معصوم دلت بگویم...
آخر دلم می میرد برای هر نفس سنگینت...
تمام ذوق کودکانه دلم برای دیدن یک تبسم از نگاه معصومت را در آلبوم خاطرات سیری دفن کردم...
یا ارحم الراحمین... یا صبور و یا حکیم...
در نودی که گذشت سخت آزمودی ام...
خدایا بغلم کن... ظرفیتش را ندارم
با چشمانی ابری و نیمه بارانی که دیگر مانیتور و صفحه کلید را به سختی می بیند به یاد تمام تلاشهای بی وقفه و ستودنی ات که می دانم زحماتش بر دوش استوارت بوده در این مدت می افتم و باران چشمانم شذت می یابد...
زبانم قادر به چرخیدن در دهانم نیست... خدایا
به یاد لحظه هایی که همگی آبستن خیالت شده بود تا امروز...
که من بودم... که دوام آوردم...
خداوندا تو خود گفتی که در قلب شکسته خانه داری...
شکسته قلبم جانا به عهد خود وفا کن...
می گویند فردا...
به این امید زنده ام گلم...
زهرای عزیزم... همسر فداکارم... بانوی آسمانی ام...
بگذار تا ابد بگویم:
دوستتت دارم و عیدت مبارک بهترینم
نفسم چشمام پر از اشکه....راستش....با تمام خستگیام خوابم نمی بره....آخه امشب به دلم وعده داده بودم که تو بغلت آروم میگیرم....
عزیز دلم...عشق همیشگی من....
از خدا سلامتیتو میخوام فقط....
فقط سلامت باشی حالا دور از من.....
اشکام امونم نمیده...قربونت برم....نفس من....
فردا ،
لحظه ی تحویل سال ،
درسته که کنارم نیستی ،
اما تو دلمی....تو قلبم....تو تک تک سلولهام....
فردا با منی....لحظه ای که میخواستم دستتو بگیرم و بگم یا مقلب القلوب و البصار....به جای دستات ، دلتو میگیرم تو دلم....دل مهربونت....یادتو که با منه....عشقم...نازم...فردا با منی....باور کن...
عیدت مبارک مهربون ترین آدم دنیا!
عاشششششششششششششششششقتم!
الهی ،با خاطری خسته از اغیار و
به فضل تو امیدوار؛
دست از غیر تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام
بدهی کریمی ، ندهی حکیمی ،
بخوانی شاکرم ، برانی صابرم
الهی احوالم چنان است که می دانی و اعمالم چنین است که می بینی
نه پای گریز دارم و نه زبان ستیز
یا ارحم الراحمین ؛
در این روزهای پایانی سال برای دوستانم که بهترین هستند ،
بهترین ها را مقرر فرما
مرسی نازم
انشالله بعد عید میام پیشت ...
عزیزم شوخی کردم ، هنوز زوده ولی بهش بگو لپاش ب تو بره
عیدتون مبارک
salam. webe ghashangi dari. tabrik migam. linkam kon. khabar bede ta linket konam. khoshal shodam be webet sar zadam...
زهرااااا؟گلمممممم!آقایی نیومدن؟!!کی قرار شده بیان؟!
عزیزکم ماها دیگه یاذ گرفتیم صبور باشیم خیلی زیاد...ایشالا زود زود میان...چی بگم ...الان چندساعته سال تحویل شده و منم تنهام ...حمید تونست چند ساعت برا سال تحویل بیاد و دوباره باید می رفتو...منم با اینکه اومدم آبادان ولی شاید تو روز چند ساعت بیشتر با حمید نباشم ...12 ساعت پالایشگاهه!
فک کن تو فاصله 1000 کیلومتری از خانواده هامونیم ...عوضش آقاییت که بیا جمعتون جمع میشه هاااا...خوشحال باش خانوووومی...عیدتم مبااااااااااااااااااارک زهرای نازنیینم
ناراحت شدم !
عیدت مبارک بهترین خانوم دنیا
سلام
سال نو مبارک
حتما سال 91 هم سال خوبیه سالی بر از عاشقی و سلامتی و شادی
سلام زهرای نازم ...عیدت مبارررررررررک
الهی که سال خیلی خوبی رو اغاز کنی در کنار همسریت عزیزدلم
برات بهترین ها رو میخوام.
سلام زهرا خانوم ...
عید خوش گذشت ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خبری ازت نیست ...
دلتنگتم زیاد
چ روزایی دانشگاهی ؟
زهرا جان به سلامتی رفتی جیمفنگ
سلام
زهرای نازنینم دلم واسه نوشته های قشنگ و نابت لک زده بود.
اما سرم فوق العاده شلوغ بود و فرصت سر زدن به خونه قشنگتونو نداشتم.
امیدوارم سال 91 سالی سرشار از عشق، آرامش و موفقیت برای تو و آیت عزیزت باشه.
دوست دارم و به یادتم خانومی مهربون عاشق پیشه : بوووووووووووووس
زهرای عزیزم سلام. دلم برات یه ریزه شده بود خانوم گل.. زهرام از خدا میخوام سال جدید برای ما پره صبر باشه .. برات پره عشق و خوشی باشه.. پره خواستنای بی حد.. دوستت دارم
زهرا جیمفنگمون چطوره!!؟؟
ایشالا هر جا هستی دلت شاد و آروم باشه نازنینم
این نت های سنتور دلم را عجیب به تب و تاب می اندازد..... میدانی که دلم چه حالی میشود؟؟؟
دلم برایت تنگ شده عروسکم
لینک شدی عزیزم
زهرام نمینویسی؟
زهرایی تا خود خدا دلم برات تنگ شده ....دوسی بیا دیگه
زهرا جون چرا نمیای ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تولدت مبارک
زهرایی کجایی اخههههههههه
دلم برات تنگ شده خانومی ....
نگرانتم
سلام زهرا جونم... خوبی؟؟؟ چرا نمی نویسی؟؟؟
من قلمتو خیلی دوست دارم. همدردم که هستیم. هروقت می خونمت تمام حرفای خودمو انگار می خونم به یه حالت قشنگی که خودم اصلا نمی تونم اونجوری بنویسم.
امیدوارم هرجا هستی آروم و شاد و شاداب باشی...
سلام وبلاگ جالب و خوبی داری خوشحال میشم کمک کنید تا وبلاگ مو دوباره زنده کنم موفق باشید
از عکس دخترک که جارو میزدن خیلی لذت بردم
منم عاش بارانم
کجایی زهراجون؟
چرا آپ نمی کنی ؟!
انشاءا... هرجا که هستی سالم و سلامت باشی گلم. اومدی نت لطفا یه خبر بده ، دوستات از نگرانی در بیان عزیزم
سلام دوست من وب قشنگی داری من آپم به من سر بزن پشیمون نمیشی میدونی من تازه کارم در مورد بهتر شدن وبلاگم نظر بده
http://khakriz-13.blogfa.com
زهرااااااا.زهراااااااااااااااااااا
کجایی خب دختر!؟ینی phd جیمفنگ و فقفط و فقط به شخص شخیص خودت اهدا کرد
اشتباه نکنم وایسادی با نی نی ت با هم یه پست در کنی!!
زهرررررررررررراااااااااااااااااااااا کجاییییییییییییییییییییییییی
کجایی آخه تو ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا خبری ازت نیست ؟
آپم
کجایی بانو؟؟؟
وبلاگت هنوز رو سال 90 مونده!:(
امیدوارم هر جا که هستی سالم و خوشحال و در کنار عشقت باشی:*
سلام وبلاگ زیبای داری به منم سر بزن خوشحال میشم[گل]