باران عشق

!...روز و شب باران ِ عشق می بارد این حوالی

باران عشق

!...روز و شب باران ِ عشق می بارد این حوالی

دورازدهمین قطره باران عشق

توضیح نوشت: گاهی یک کامنت چند کاراکتری در این صفحه ی صفر و یکی می شود بهانه ی باریدن قطره های ناب باران عشق...اینطور می شود که دلم میخواهد هی کامنت های پُست قبلی را باز کنم و در لابلای کلماتت گم کنم زمان و مکان را و لبریز شوم از اشک و عشق و اشتیاق... 

 

نام آشنای تو... 

شنبه 6 فروردین ماه سال 1390 ساعت 4:04 PM   

اینبار من مینویسم و چشمان زیبایت را با احساس عمیقم نوازش خواهم داد...  

البته اگر بتوانم!  

دلتنگی... آنهم از عمق جان...  

حال و هوای این روزهایم حس و حال غروب و لحظه خداحافظی پارک وی مان است! آنهم بعد از یک عالمه ذوق و شادیهای کودکانه در سوپراستار!!!  

و چقدر این جمله با تمام خاطرات تلخش برایم شیرین بود: من و تو برای رسیدن بهم راه سختی را پیموده ایم...  

ای از عشق پاک من همیشه مست  

                                              من تو را آسان نیاوردم به دســت  

بارهـا این کـودک احـســاس مـن  

                                              زیر باران های اشک من نشست   

پ ن 1 : ارباب رجوع ها تمرکزم را بر هم می زنند البته بعد از 42 روز دور بودن از محل کار طبیعیست! وب نویسیم نیمه کاره موند!!!!  

پ ن 2 : خدارو شکر بازدید کننده از خارج ایران هم داریم! میشه رو وبت سرمایه گذاری تبلیغاتی کرد داریم معروف میشیما حاج خانوم...  

پ ن3 : این دختر خانم تپل 70 کیلویی ما نمیخاد یه کوچولو تکون بخوره!!!  

پ ن 4 : شاید تمام وقایع اخیر که خودت بهتر میدانی!! فبل از سفرمان به دیار عشق و امید باید اتفاق می افتاد تا بار دیگر پیچش نجوای دل انگیز عشق را در دل وجانمان حس کنیم... عزیزم راضی باشیم به رضای خدا  

پ ن 5 : امیدوارم مرا با مهربانی و پاکی همیشگی دلت بخشیده باشی بانوی اردیبهشتی ام... ان شا ا...

 

پاسخ:  

اشکهایی که با خواندن این کلمات در چشمم جمع شده بودند حالا یک به یک فرو میریزند و همزمان علیرضا قربانی میخواند:آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست...  

سرخی گونه هایم این روزها به خاطر این اشکهاست که پوستم را نازک کرده و می سوزاند...اما باز می ریزد اشکهایم...مثل دیشب در آغوشت...  

بند بند وجودم میگوید که دلتنگ است...دلتنگ تمام ِ وجودت... 

-»پ.ن۱: وای ۴۲ روز نرفته بودی؟ چه زود گذشته بود برای من! 

--»پ.ن۲: ای بابا! تازه ۲ روزه این فلگ کانتر را راه انداختم!!!  

---»پ.ن۳: آبرو داری کن نفس! تازه ملت که نمیدونند من قدم ۱۷۰ ِ!  

--»پ.ن ۴:هیس! هنوز اینجا نگفته ام سفرمان را! آری عشق من...شاید لازم بود که یادمان بیفتد و چه تلنگر خوبی بود با تمام سختی ها و گریه هایش که هنوز هم بارانی ام میکند گاه به گاه...  

-»پ.ن ۵:بانوی اردیبهشتی ات مگر می تواند عاشقت نباشد؟!  

مراقب خودت باش بیشتر از همیشه جـــان و دلم!

نظرات 7 + ارسال نظر
اسما یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:47 ب.ظ http://for-amir.blogfa.com/

ســــــلام...لذت بردم از خوندن این کلمات سراسر عشق... عشق تون ابدی باد
امیدورام در کنار هم به تمام آرزوهای قشنگ تون برسین و سالـــی سراسر از خوشی و خوشبختی در انتظارتون باشه.

سلام اسمای مهربونم
مرسی به همچنین برای شما نازم

بهارک یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ب.ظ http://www.baharak.org

یکی از بزرگترین پورتال های فروش در ایران با100000 عنوان محصول در خدمت شما ،هر آنچه شما می خواهید؟
تبلیغات خود را به ما بسپارید و بازدیید وب سایت ویا وبلاگ خود را بالا ببرید با سفارش بنر در پورتال بزرگ بهارک

پورتال بزرگ بهارک: http://www.baharak.org
درصورت تمایل به کسب درآمد برای خود و وب سایت یا وبلاگ تان در سیستم کسب درآمد ما عضو شوید 100% رایگان با در آمد متوسط بدون اغراق با امکانات بسیار فراوان برای راحتی شما با پنل مدیریتی پشرفته ، منتظر شما هستیم تا به جمع ما بپیوندید
سایت عضویت در در سیستم کسب درآمد پورتال بزرگ بهارک: http://www.yahoowm.com/ads_register.php?AdsID=&ads_type=&percent=
سایت جدید کسب درآمد آنلاین راز
http://www.raz-m.com

حبه ی انگور یکشنبه 7 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:53 ب.ظ

سلام نفس گیلاسعچخ منی تو نی نی عاچیخاین شعلم تقدیم به عچخ پاک 2 تا نی نی عاچیخ

می خواهم تو را صدا بزنم ولی زبان ندارم


می خواهم به سویت بیام ولی توان ندارم


می خواهم تو را ببینم ولی چشم ندارم


من در قلبم تو را دارم


پس با قلبم تو را صدا می زنم


و با قلبم به سوی تو می ایم


وبا قلبم به تو نگاه می کنم


هنوز در جاده انتظار نشسته

وچشمانم را به آسمان بیکران دوخته ام.

هنوز گریه هایم را زیر باران پنهان می کنم.


باز در انتظارم که بیایی.

بیا تا پیش از این نگاهمان غریب نماند.



وای من عاچیخ این گیلاس مهلبونمم!

خانوم خرمگس دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 12:44 ق.ظ http://suskesiyah-kharmagas.blogfa.com

وای چقدر این پست سرشار بود از عشق
دوسش داشتم
قربونت برم می فهمم دلتنگی رو با تماما موجودم ! اما خب تو داریش برا همیشه این خیلی خوبه نه ؟
با اینکه خیلی وقت نیست می شناسمت اما خیلی دوست دارم شاید پاکی و قشنگی نوشته هات و خودت این حسو بهم میده ...

وای عزیز دلم این جمله ی آخرت انگار از زبون منه در مورد خودت!
مراقب خودت و عشق پاکت باش

میس لیلی دوشنبه 8 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:22 ق.ظ

انگار این حوالی فقط میشود عشق درو کرد ...

عشقتان جاوید و همیشگی زهرای عاشقم ...

عجیب به دل نشست ...
انچه از دل بر اید لاجرم بر دل نشیند ...

فدای تو میس لیلی نازم!
مثل عاشقانه های شما و آقای امید که به دل هم میشینه!
مرسی نازم واسه رمز...الان میام می خونمت...

دختری با دامن حریر سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ق.ظ http://www.patty.blogsky.com

زهرای مهربونم ٬
با کلی تاخیر برگشتم !!

برات بهترین ها رو میخوام امسال و هر سال دیگه اگه نبودم ٬
و امیدوارم در کنار همسری ٬ جدای هر غم و ناراحتی ای باشی !

عزیزم
کلی ازت ممنونم برای بودن هات که بی نهایت شرمنده ام میکنه !

مواظب خودت باش مهربون ...

قربون این همه مهربونیت برم من

مه آسا سه‌شنبه 9 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ق.ظ http://hiiis-raze.blogsky.com/

خیلی زیبا نوشتی عزیز دلم
ایم متنتو خیلی دوست دارمممممممممم

مرسی عزیزم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد