باران عشق

!...روز و شب باران ِ عشق می بارد این حوالی

باران عشق

!...روز و شب باران ِ عشق می بارد این حوالی

التماس دعای فوری!

یه عمه ی مهربونی دارم که اندازه همه ی دنیا دوستش دارم... 

از بچگی همش قربون صدقم میرفــــــــــت تا حالا و کلاً لوسم کرده بود! 

این عمه ی مهربونم که ۱۰ روز پیشم اومده بود خونه ی ما، 

هفته ی پیش سکته قلبی میکنند و تا به بیمارستان میرسوننش، 

چون خون به مغزشون نرسیده بود میرن تو کُما..... 

الان ۶ روزه که ما ۶ هزار بار مُردیم و زنده شدیم.... 

با امید...با نا امیدی...با حرف دکترا که میگن از لحاظ پزشکی هیچ کاری نمیشه کرد و فقط خدا... 

فقط خدا........ 

بچه ها به آرامش این کلمات نگاه نکنید... 

حال و روزم عجیب بارونیه...بارونی تر از من بچه هاش.... 

دعا کنید....دعا کنید خدا برش گردونه... 

شما رو به این روزا و شبا قسم دعا کنید... 

یا امام رضا(علیه السلام)...

نظرات 13 + ارسال نظر
شیر کوچولو یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 09:29 ق.ظ http://oureternallove.blogfa.com

ایشالا خدا شفاشون بده عزیزم.

مرسی ماهم...خیلی دعا کنید...

حبه یکشنبه 16 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:32 ق.ظ

دعا کردم از ته قلبمامیدوارم عمرشون به دنیا باقی باشی و سایشون رو سر بچه هاشو فرشته ی مهربون..به امید سلامتی دوباره
اللهم صل علی محمد و ال محمد

مرسی حبه ی من...
اسمشونو دادیم امروز آقای جمشیدی گفت...
خدا کنه به خدا به دعای خوبانش عمه رو برگردونه...

لیلا دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:14 ق.ظ http://www.shahzadeyegolesorkh.blogfa.com


و ننزل من القران ما هو شقاء و رحمه للمومنین و لایزید الظالمین الا خسارا...

-------------------------------------------

اللهم اشف مرضانا بالقرآن...

رویای آبی دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:18 ب.ظ http://deltangihaye-natamam.blogfa.com/

امیدوارم به حق این ماه عزیز خدا زودتر بهشون سلامتی کامل بده

ممنونم نازنینم:*

شیوا دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ب.ظ http://nafas6469.blogfa.com

سلام عزیزم
ایشالاه که خدا به حق این ماه عزیز عمه تو شفا میده
نگران نباش
براش دست به دعا شدم.

ممنونم شیوای عزیزم:*

مژی دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:01 ب.ظ http://just-saeed.blogfa.com

سلام
خیلی خوب می نویسی
امروز با وبلاگت آشنا شدم ولی کلییییییییییییییی دوسش داشتم
ایشاله که عمه خانم زود زود خوب می شن امشب یه دعای توسل براشون می خونم ایشالههههههه

وای عزیزم ممنونتم...
اشک تو چشمام جمع شده دوست مهربونم...مرسی...

لاله دوشنبه 17 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:08 ب.ظ

زهرا جان بیا نگاه کن . نمیدونستم قسمت آخرشو بزارم یا نه . ببین اگه خوبه همین متنو برات بزارم . از ته دلم همین الان براشون دعا کردم . ایشاله که به خیر می گذره .

لاله جان....لاله ی مهربونم...ممنونم که ساعت عشق امروزتو تعلق دادی به بیمارمون...
ممنونم و مطمئنم دعای تو و دوستای خوبت حتماً به درگاه خدا مستجاب میشه...

نگار... چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ق.ظ

زهراییم زیارتت قبول عزیز دلم .....
دعا می کنم از ته دل برای عمه عزیزت..ایشالا خدا به حق این روز و شب های نورانی شفاشون بده....
خدایااااا خودت رحم کن یا ارحم الراحمین....

سلام نگارم...خوبی نازم؟ دلم برات یه ذره شده بود...
ممنونم که دعا میکنی نازنینم

الی چهارشنبه 19 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:07 ب.ظ http://www.mehdi-elham.blogfa.com

سلام زهراجونم.خداخودش کمک میکنه ماهم اگرقابل باشیم براش دعامیکنیم
خدایابه حق این ماه پربرکت همه مریضاروشفابده عمه جون زهراجونم همین طور............آمین

ممنونم الی مهربونم

ندای محسن جمعه 21 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:54 ب.ظ

سلام
این همه آپ کردی ومن نمیدونستم
زیارت قبول
سالگردتون مبارک
عکستون قشنگه بهم میاین
برای عمه ات هم دعا میکنم

سلام عزیزم ممنون!
اینجا که هیچیمون پیدا نیست آخه!
مرسی گلم

شیوا شنبه 22 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 04:09 ق.ظ http://nafas6469.blogfa.com

سلام زهرا جان
عمتون بهتره؟
به یادشون هستم
ایشالاه خدا شفا بدهو

الهی قربونت برم...آره عزیزم....خیلی بهترن....مرسی

آبی تر از آسمان یکشنبه 30 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:00 ب.ظ http://www.manaztoporam71.blogfa.com

مسیج ک دادی دعا کردم سر افـــــــــــــطـــــــار

فدای تو

آوا یکشنبه 13 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:45 ق.ظ http://www.love-sound-88.blogfa.com

آخ ! پس اون ملتمس دعا تو بودی ؟
بمیرم برای دلت عزیزم
عجب ! وقتی بعد از مدتها وبت رو باز کردم و پست بالایی رو خوندم دلم هری ریخت .
وای عزیز ! دلم شکست ...
تموم اون روزها همگام با تموم بچه های ساعت عشق همراه بودم . به خدا دعا کردم . ولی گاهی سرنوشت ادمها بر خلاف علایق و تصوراتمونه .
دنبال نشونه ای بودم که بگم تو اون روزها که نیاز به همراه داشتین همدلت بودم ... به خدا اگه این نوشته رو نمیدیدم حتی دیگه روم نمیشد برات کامنت بذارم . ببخش که دیر اومدم
امیدوارم که روح عمه ی عزیزت در ارامش باشه .
باور کن اشکم در اومده عزیز ...
اصلا منو یادت هست ؟؟؟

عزییییییزم...
آوای مهربونم ممنونم بخاطر دعاهات...
مطمئنم دعاهای تو و بقیه دوستان رو با خودش برده اونجا...مرسی نازنینم...
مگه میشه یادم بره؟
باور کن دل به دل راه داره دیروز توی باشگاه با یه خانم پرستاری دوست شدم بعد همون لحظه یاد شما افتادم...
آرامش زندگیتون آرزومه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد